شباهنگام که خدای تاریکی قدرت خود را به رخ زمین می کشد و سکوت لحظه، لحظه سیطره خود را گسترش می دهد. دلهای نگرانی وجود دارند که مورد یورش لشکریان یاس و ناامیدی قرار می گیرند.
حال دل می ماند تنها صدایی که از اعماق تاریکی به گوش می رسد،
"کسی را یارای مقابله با سربازان ناامیدی نیست."
در این نبرد نابرار با نا امیدی
می توانی بنشینی و آوار شدن کاخ آرزوهایت را بنگری و چند قطره اشک را درمان دل رنجور خود سازی و دست دوستی به سرنوشت دهی.
می توانی شاهدی باشی بر وصال مژگان خسته از انتظار که چگونه یکدیگر را در آغوش می گیرند
می توانی برخیزی و نوری بیفروزی تا راهنمای گمشده ای باشی در تاریکی
شاید او نیز چون تو در پی افروختن نوری باشد
آری انتخاب با توست
 
نوشته : وارش 10:12 1390/09/21